در تاریخ 31 جولای (9 مرداد)، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، طی شکایتی ادعا کرد که ریچارد هارت، بنیانگذار پروژههای هکس، پالسچین و پالسایکس قوانین اوراق بهادار آمریکا را نقض کرده است. در این مقاله، صحت ادعاهای ذکرشده در این شکایت را مورد نقد و بررسی قرار میدهیم:
این کمیسیون، مدعی شده است که از سال 2019، ریچارد هارت از طریق عرضه و پیشفروش اوراق بهادار ثبت نشده به سرمایهگذاران خرد، بیش از 1 میلیارد دلار سرمایه جمع آوری کرده است. همچنین، در این شکایت آمده است که این شخص، حداقل 12.1 میلیون دلار از این سرمایه را نه برای توسعه و بازاریابی شبکه پالسچین، بلکه جهت خرید کالاهای لوکس استفاده کرده است.
براساس آخرین بیانیهای که در پلتفرم توییتر منتشر شده است، گفته شده که دادگاه ریچارد هارت برای مقابله با شکایت سازمان SEC در تاریخ 24 اکتبر 2024 برگزار میشود.
فاز پیشفروش برای توکنهایی به کار میرود که پروژه تکمیل نبوده و سازندهی آنها مجبور به جمعآوری سرمایه از میان کاربران خود، برای اتمام و راهاندازی آن توکن است. اما درمورد هکس این موضوع صدق نمیکند زیرا این توکن یک محصول صددرصد کامل است و همچنین، بعد از اتمام پروژه به کاربران ارائه شد. پس نمیتوان گفت که برای این توکن فاز پیشفروش وجود داشته است. لازم است بدانید که توکن هکس از طریق ایردراپ به هولدرهای بیتکوین و همچنین، از طریق سبد شبانه بین کاربران توزیع شد. به موضوع توزیع هکس از طریق سبد شبانه در مقالات بعدی خواهیم پرداخت.
طبق قوانین کمیسیون SEC، پروژههای دارای رودمپ موظفاند تا مجوزهای لازم را از این سازمان دریافت کنند ولی توکن هکس هیچگونه رودمپی در وب سایت خود ندارد، از ابتدا به صورت یک کد کامل ساخته شده است و بدون هیچ آپدیتی درحال اجراست. ریچارد هارت به دلیل اینکه صاحب امتیاز این پروژه است، سعی میکند تا مسائل قانونی را رعایت کند. به طور مثال، وی تا حدامکان سعی داشته که هیچگونه اظهار نظری درمورد قیمت هکس نداشته باشد زیرا معتقد است که اگر به عنوان موسس، چنین کاری انجام دهد متهم به دامپ یا پامپ قیمت میشود و این موضوع از لحاظ قانونی در کشورهایی مانند آمریکا مشکل ایجاد میکند.
در ادامه، بین جولای 2021 و آوریل 2022، ریچارد هارت برای راهاندازی شبکه پالسچین و صرافی پالسایکس از طرحی به نام قربانی (Sacrifice) استفاده کرد. اصطلاح قربانی فقط درمورد این شبکه و صرافی مطرح شده و چنین موردی در دیگر پروژههای رمزارزی دیده نشده است.
ریچارد هارت، برخلاف اکثر سازندههای دیگر که معمولا تنها به راهاندازی هرچه زودتر پروژههای خود فکر میکنند و عواقب آن را درنظرنمیگیرند، طرحهای خود را با این ذهنیت که تمام قوانین در آنها لحاظ شوند راه انداخت. وی این گونه، هم خودش و هم کاربرانش را از دردسرهای احتمالی کمیسیون SEC در امان نگه میداشت.
این بنیانگذار، درمورد لانچ شبکهی پالسچین که راهحلی برای هزینه تراکنشهای سرسامآور شبکه اتریوم است، کاملا متفکرانه و سنجیده عمل کرد. تمام ادعاهای SEC نسبت به جمعآوری سرمایه درحالی بیان میشود که ریچارد هارت با مطرح کردن شرایط «قربانی» زمینه هر گونه انتظاری را از سرمایه گذاران سلب کرد.
با این روش هر کسی که سرمایهای به آدرسهای قربانی ارسال میکرد، تعهد میداد که این کار را برای حمایت از آزادی بیان انجام میدهد و در قبال پولی که قربانی میکند هیچ انتظاری از هیچ کسی ندارد. در عوض زمانی که پروژههای پالسچین و پالسایکس تکمیل شدند ریچارد هارت به صورت ایردراپ توکنهای این محصولات را به قربانیکنندگان ارائه کرد تا آنها هم مجبور نباشند بخشی از سرمایه را به سیستمهای مالیاتی کشور خود ارائه کنند. با این شیوه هوشمندانه، محصولات ریچارد هارت بدون نقض قانون توانستند ارائه شوند و در مقابل شکایت SEC هم به راحتی میتوان از آنها دفاع کرد.
کمیسیون SEC در یکی از بندهای شکایت خود ادعا کرده است که سیستم استیکینگ هکس، این امکان را به کاربران میدهد تا توکنهای خود را برای مدت معینی قفل و در ازای آن، سود دریافت کنند. همچنین، این سازمان از پرداخت سود سالانه 38 درصدی هکس در این سیستم انتقاد کرده است.
این درحالی است که این مسئله با قوانین SEC در تضاد نیست زیرا سیستم استیکینگ، سودی از جنس خود توکن هکس به کاربران میدهد. این سازمان فقط درموردی میتواند اظهار نظر کند که بنیانگذار پروژه مدعی شود که در ازای قفل توکنها، پاداشی معادل دلاری به استیککنندگان میدهد. اما زمانیکه پاداش با همان توکن پرداخت شود، ارزش دلاری آن پس از پایان مدت قفل مشخص نخواهد بود درنتیجه این ادعا به هیچ عنوان قابل اثبات نیست.
در ادامه به بررسی دو اتهام دیگر که در این شکایت مطرح شده است، میپردازیم:
استفاده از عبارت «کیف پول عمومی» نشان میدهد که این کمیسیون، سعی دارد تا بعضی از کلمات و اصطلاحات در پروندههای شکایت از رمزارزها را در راستای منافع خود تغییر و سپس از طریق رسانهها، بین عموم مردم رواج دهد. این امر میتواند به سازمان SEC کمک کند تا جریان دادرسی پرونده تغییر کند. درواقع، کیف پول عمومی به کیف پولی اشاره دارد که مجموعهای از افراد با گذاشتن سرمایه در آن، از فردی که آن را کنترل میکند، انتظار سود دارند. در حالیکه کاربرد این اصطلاح برای پروژههای ریچارد هارت از ریشه اشتباه است و اصلا کیف پول عمومی وجود نداشته.
توکن هکس دارای کیف مبدا (Origin Address) و پروژههای پالسچین و پالسایکس نیز دارای کیف قربانی هستند. طبق صحبتهای ریچارد، ماهیت این کیفها به گونهای است که ممکن است تحت کنترل هر فردی باشد، سرمایهگذاران بایستی با توجه به ریسک خود پول واریز کنند و نباید هیچ انتظاری وجود داشته باشد.
سازمان SEC همانند خیلی از افراد، با دیدن تصاویر ریچارد همراه با کلکسیونی از ساعت و ماشینهای گران قیمت گمان میکند که هزینهی خرید این کالاها از طریق کیف پول مبدا (که از نظر SEC، کیف پول عمومی است) تامین شده است. همانطور که در بالاتر گفته شد، هیچ پول و سرمایهای از مردم در این کیف نیست. پس، میتوان گفت که اگر هم توسط این کیف هزینهای پرداخت شده باشد، باز هم مشکلی ایجاد نمیکند.
جدای از این مسئله، تاکنون حتی یک واحد هکس جهت فروش از این کیف پول به صرافی منتقل نشده است؛ چراکه ثروت ریچارد به هکس محدود نمیشود. از طرفی با دارایی که در اختیار این فرد است، دلیلی وجود ندارد که هزینههای شخصی خود را از طریق توکنهایی بپردازد که برای راهاندازی آنها زحمت زیادی کشیده است.
از آنجاییکه آدرس کیف پولهای OA برای همگان عیان و آشکار میباشد بنابراین SEC هیچ مدرک قابل استنادی (هش تراکنش) ندارد و به راحتی میتوان برای اثبات این ادعا تمام جزییات و تراکنشهای کیف OA را ردیابی کرد.
بر اساس مطالبی که در سایت رسمی ریچارد هارت و ویدیوهای مختلف این شخص ارائه شده، گفته میشود که ریچارد هارت قبل از ورود به بازار رمزارز، چندین شرکت موفق داشته که با فروش آنها، توانسته است به ثروت قابل توجهی دست یابد. پس از فروش آخرین شرکت، ریچارد خودش را بازنشسته کرد و تا سالها در هتلهای پنج ستاره زندگی میکرد. این فرد، در سال ۲۰۱۱ ماین بیتکوین رو در شرایطی انجام میداد که در هر بلاک ۱۰ دقیقه ای ۵۰ عدد بیتکوین ارائه میشد. وی تا قیمت 30 دلار تعداد زیادی بیتکوین خریده بود. با توجه به سابقهی ورود ریچارد به این بازار میتوان او را بهعنوان یکی از اولینهای بازار رمزارز معرفی کرد.
از ریچارد هارت کتاب و ویدیوهایی در زمینهی خودسازی و رشد شخصیتی از زوایای مختلف ارائه شده که سالها قبل از ورودش به حوزه رمز ارزها بوده و مشارکتی که در زمینه امور خیریهای داشته در بازار ارزهای دیجیتال هم ادامه پیدا میکند. تا جایی که در دوره قربانی پالسچین بیش از ۲۷ میلیون دلار برای موسسه تحقیقاتی sens.org جمعآوری و اهدا میکند. کاری که نه تنها در این ابعاد از هیچ شخصی در حوزه ارزهای دیجیتال دیده نشده، بلکه رسانههای رمزارزی بهخاطر مخالفتهایی که با این شخص دارند این جریان را در سانسور خبری قرار دادند و در هیچ جایی از آن یاد نکردند. در رابطه با حاشیههایی که دلیل مخالفت عمده بازار رمز ارزها با ریچارد هارت شده در مباحث بعدی خواهیم نوشت.
ریچارد هارت برای سالهای متمادی، تلاشهای زیادی برای جلب توجه مردم نسبت به محصولات خود کرد؛ اما چندان موفق نبود تا زمانیکه شیوهی جدیدی از بازاریابی را به کار گرفت. وی، از روشهای غیرمتعارف تبلیغاتی همچون به نمایش گذاشتن اقلام پرزرق و برق و یک زندگی لاکچری استفاده کرد و باعث جذب مخاطبان زیادی شد. ریچارد، پس از کسب شهرت، توجه مردم را به سمت اقدامات مثبتی که در صنعت رمزارز انجام داده، معطوف کرد. جالب توجه است که پس از این روش بازاریابی حتی قشر زیادی از فعالان این بازار درموردش حرف میزدند و این تنها راهی بود که ریچارد توانست از سانسور مطلقی که برایش درست کرده بودند فرار کند.
ریچارد هارت، تاکنون برای تبلیغات پروژههای خود به هیچ اینفلوئنسر و صرافی پولی پرداخت نکرده است. در این میان، تمام افرادی که در دیگر پروندههای شکایتی SEC، اساسا علیه این سازمان قدعلم میکردند و باور داشتند که سیاستهای سختگیرانهی آن باعث نابودی صنعت رمزارز میشود، در مورد این پرونده با SEC همراه شدند. آنها به دلیل بغض و کینهای که نسبت به ریچارد دارند از این شکایت استقبال کردند. در حالیکه حمایت از سقوط هکس همانند آرزوی مرگ برای امور مالی غیرمتمرکز (Defi) واقعی است.
پس از انتشار این خبر، صرافی یونیسواپ معاملات توکن هکس را متوقف کرد. این اقدام، با موجی از انتقادات در میان کاربران توییتر همراه بود؛ به طوری که هشتگی با عنوان #CancelUniswap به معنی صرافی یونیسواپ را کنار بگذارید به سرعت به یکی از ترندهای توییتر تبدیل شد. بسیاری از طرفداران هکس، صرافی یونیسواپ را یک صرافی متمرکز خواندند؛ چرا که اساسا یک صرافی را در صورتی میتوان غیرمتمرکز دانست که بدون یک نهاد مرکزی یا واسطه اداره شود و همچنین مقاوم در برابر سانسورهایی باشد که سیاستمدارها و دولتها مایل به اعمال آنها هستند.
این اقدام یونیسواپ صرفا براساس شکایت یکی از سازمانهای دولتی و در حالی صورت گرفته است که هنوز ادعاهای موجود در آن، اثبات نشده و دادگاه نیز حکمی در رابطه با آن صادر نکرده است. این مسئله که تیم توسعهی صرافی یونیسواپ، بزرگترین هولدرهای توکن بومی این صرافی یعنی UNI هستند مهر تاییدی بر ساختار متمرکز آن میزند؛ چرا که UNI به عنوان توکن حاکمیتی نیز عمل میکند. در واقع میتوان گفت که رایدهندگان اصلی همان بنیانگذاران این پروژه هستند؛ بنابراین حتی رای مخالف دیگر اعضای جامعهی یونیسواپ نسبت به حذف بعضی از توکنها از لیست معاملاتی بیفایده است.
گفتنی است، یونیسواپ معاملهی بسیاری از توکنهای راگپول، کلاهبرداری و جعلی که کاملا واضح است با هدف فریب مردم راهاندازی شدهاند را متوقف نمیکند، اما معامله توکنی (هکس) که کاملا غیرمتمرکز است، بدون اینکه یک لحظه از کار بیفتد فعالیت میکند و نقش بهسزایی در رشد اولین نسخه این صرافی داشته است را ممنوع میکند. افراد دیگری که از جامعهی هکس نیستند نیز، نسبت به این مساله واکنش نشان دادند و ماهیت غیرمتمرکز آن را زیر سوال بردند.
یکی از کاربران توییتری گفته است که ظاهرا یونیسواپ، یک صرافی متعلق به کمیسیون SEC است. بن آرمسترانگ، معروف به بیتبوی (Bitboy) نیز هشتگ مذکور را توییت کرده است. اکانت توییتری Coin Bureau، صرافی یونیسواپ را یک صرافی متمرکز خطاب کرد که تظاهر میکند یک DEX است.
کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، یک سازمان نظارتی است که به منظور محافظت از داراییهای سرمایهگذاران و ایجاد قانون در بازارهای بورس و نظم دادن به این بازار راهاندازی شده است. اما سوابق SEC نشان میدهد که این سازمان برخلاف هدفی که به خاطر آن پایهریزی شده، عمل کرده است. این کمیسیون تمام پروژههای رمزارز را مورد هدف قرار میدهد و سعی میکند تا با طرح شکایت از اشخاص، پروژهها و شرکتهای مختلف، بودجه مالی خود را تامین کند.
به طور کلی طعمهی SEC، افراد و پروژههای شناخته شدهی بازار هستند. این نکته را در نظر بگیرید که بسیاری از رمزارزهای بازار با هدف کلاهبرداری ساخته میشوند، نه سازندهی مشخصی دارند و نه عمر زیادی. درنتیجه، این کمیسیون پروژههایی را که در ابتدای بازار، جذب سرمایهی زیاد داشته و سازندهی مشخصی دارند مورد اتهام قرار میدهد. درنهایت، از آن پولی که کمیسیون SEC بهعنوان جریمه دریافت میکند، هیچ چیزی به جامعه نمیرسد.
پروژههای کاملا غیرمتمرکزی مانند پروژههای ریچارد هارت، جلوی دخالتهای SEC را میگیرد و دیکتاتوری این سازمان را به خطر میاندازد. به همین دلیل این کمیسیون در تلاش است که این طرحها را نابود کند تا بتواند کنترل سرمایههای مردم را در دست گیرد. هکس یک کد کامل و غیرقابل تغییر است و پالسچین نیزدارای 37000 اعتبارسنج (Validator) در سراسر دنیاست که فعالیت تنها یک ولیدیتور هم برای کار کردن این پروژه کافی است. بنابراین، فارغ از اینکه این پرونده چه نتیجهای داشته باشد؛ فعالیت این پروژههای غیرمتمرکز متوقف نخواهد شد.
مطالب مرتبط:
ادبیات انگلیسی خوندم و خیلی تصادفی وارد حوزه کریپتوکارنسی شدم. علاقه زیادی به مطالب تخصصی حوزه بلاکچین دارم و به طور پیوسته درمورد تحولات بازار ارزهای دیجیتال ...