مارکت کپ یا ارزش بازار، کورکورانه توسط عدهی کثیری از افراد و یا حتی سرمایهگذاران باتحربه که طبیعتا باید دانش بهتری داشته باشند، استفاده میشود. دقیقا مانند بازار سهام رایج، بازار داراییهای دیجیتال نیز مملو از افرادی است که با ناآگاهی غیرقابل تصوری پول خودشان را سرمایهگذاری میکنند.
سرمایهگذاران چه تازه وارد و چه حتی آنهایی که با میلیونها دنبالکننده، «باهوش» تلقی میشوند، در برخی موارد به دلیل حرص و طمع و تقریبا همیشه به دلیل تفکر گلهای یا دنبالهرو و همچنین ناتوانی در زیر سوال بردن مفاهیم تثبیت و پذیرفته شده، گرفتار یک توهم میشوند.
مارکت کپ (market capitalization)، برآوردی است که از دلِ امور مالی سنتی پدیدار شده است و به دنیای ارزهای دیجیتال نیز نفوذ کرده است. مارکت کپ در همه جا به عنوان توجیهی برای تصمیمات سرمایهگذاری و معیاری برای اندازهگیری اندازه و ارزش یک رمزارز یا توکن استفاده میشود.
اما یک مشکل بزرگ وجود دارد!
ارزش بازار یک معیار بیمعنی است که به راحتی قابل دستکاری است و یک حس ارزش کاذب ایجاد میکند. این معیار کاملا خطرناک است؛ زیرا سرمایهگذاران را گمراه میکند و در نوسانات دیوانهوار که اغلب این حوزه را تحت تاثیر قرار میدهند، نقش دارد.
رواج گسترده این اصطلاح بیانگر واقعیت تنبلی سرمایهگذاران است. اکثر سرمایهگذاران به یک راه ساده جهت پاسخ به موضوعی بسیار پیچیده نیاز دارند. این همچنین حاکی از اشتهای سیری ناپذیر رسانهها برای عناوین اغراق آمیز است.
ارزش بازار یا مارکت کپ با ضرب کردن عرضه در گردش یک ارز دیجیتال (تعداد توکنهای در گردش در بازار) با آخرین قیمتی که توکن در آن معامله شده است، محاسبه میشود. معیاری که به طور گسترده برای سنجش اندازه و ارزش یک رمزارز یا توکن استفاده میشود.
تصویری از وبسایت کوین مارکت کپ که رمزارزها را بر اساس ارزش بازار رتبهبندی کرده است
ارزش بازار یک محاسبات و برآورد ساده است و شاید به همین دلیل است که بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. اما، سوال اصلی این است که برای چه چیزی از این معیار میتوان استفاده کرد؟ این معیار چه مفهومی دارد؟
پاسخ این است: مطلقا هیچ چیز!
در ادامه به دلایل آن اشاره میکنیم:
بسیار مهم است که هنگام سرمایهگذاری کردن، ارزش شرکت یا دارایی رمزنگاری که در آن سرمایهگذاری میکنید را کشف کنید. اگر ارزش چیزی را بدانید، آنگاه میتوانید قضاوت کنید که یک سرمایهگذاری، کمتر یا بیشتر از واقع قیمتگذاری شده است.
مشکل اینجاست که ارزش بازار مربوط به قیمت است نه ارزش؛ بنابراین، ارزش شرکت یا دارایی رمزارزی که در آن سرمایهگذاری میکنید را نشان نمیدهد. این یک تفاوت اساسی است که اغلب نادیده گرفته میشود.
قیمت آن چیزی است که شما برای یک سکه یا توکن میپردازید و هیچ ارتباطی به آن ارزشی که شما واقعا دریافت میکنید، ندارد. مارکت کپ، نشان دهندهی آنچه مردم برای چیزی پرداخت میکنند، است و این از احساسات غیرمنطقی نشات میگیرد که ارتباط اندکی با ارزش واقعی یک دارایی دارد. اینکه فرض کنیم هر چقدر که بازار مایل است برای یک دارایی هزینه کند برابر با ارزش آن است، اشتباه بزرگی است.
به دستاوردهایی که داراییهای دیجیتال در چندسال اخیر تجربه کردهاند، فکر کنید. گاهی اوقات، بیتکوین و اتریوم، یک شبه میلیاردها دلار به ارزش بازار خود اضافه کرده است. اما چه چیزی واقعا تغییر کرده است؟ آیا آنها کاربران بیشتری بدست آوردند؟ آیا یک فناوری جدید راهاندازی کردند؟ چه تغییر یا تغییراتی در اصول زیربنایی آن رخ داده است؟
تمام آنچه اتفاق افتاد این بود که سرمایهگذاران بیشتری مایل به پرداخت بهای بیشتری بودند. در اکثریت این موارد، هیچ ارزش اساسی به این داراییها اضافه نشده است، فقط افراد بیشتری مایل به پرداخت قیمتهای بالاتر هستند که منجر به افزایش سرسامآور ارزش بازار شده است.
همانطور که ارزش بازار افزایش پیدا میکند، افراد بیشتری به اشتباه گمان میکنند که ارزش این دارایی به طور فزایندهای رشد میکند و این چرخه ادامه پیدا میکند.
ارزش بازار مربوط به قیمت است و قیمت ربطی به ارزش ندارد. ارزش بازار فقط ضرب آخرین قیمت معاملهی توکن در تعداد توکنهای در گردش است و بنابراین استفاده از این معیار، در هنگام تلاش برای ارزیابی ارزش، بیفایده است.
وقتی ارزش بازار را محاسبه میکنید تمام کاری را که انجام میدهید این است که قیمتی را که آخرین خریدار پرداخت کرده است در عرضه در گردش ضرب میکنید که به شما یک عدد بیاهمیت که هیچ معنایی ندارد، ارائه میکند. قیمت آخرین تراکنش به محض اینکه کامل شود، دیگر وجود ندارد! تمام معاملات قبلی قیمت متفاوتی دارند و معاملاتی که درست پس از آن رخ میدهند نیز قیمت متفاوتی خواهند داشت.
به عبارت دیگر، نتیجه محاسبه ارزش بازار در یک لحظه خاص از زمان کاربرد دارد (تعیین میشود). با این حال، فرض کنید که همه فروشندگان، خریداران و حتی همهی هولدرها (کسانی که در حال خرید یا فروش نیستند) در وضعیت آخرین قیمت معامله هستند. برای محاسبه ارزش بازار، که در هر حال یک کار بیهوده است، باید محاسبه کنید که همه کسانی که تاکنون سرمایهگذاری کردهاند واقعا چه مقدار پرداخت کردهاند و همه را با هم جمع کنید. اما حتی با این وجود نیز، ارزش بازار به دلیل مشکلات مربوط به عرضه در گردش، نادرست و گمراهکننده خواهد بود. عرضه در گردش دارای مشکلات متعددی است که بر ارزش بازار تاثیر میگذارد.
کوین مارکت کپ (Coin Market Cap)، عرضه در گردش را اینگونه تعریف میکند:
«بهترین تقریب از تعداد رمزارزهایی که در بازار و در دستان عموم مردم در گردش است»
این تعریفی است که بیش از حد سادهسازی شده و برای سرمایهگذاران گمراهکننده است. مشکل این است که تشخیص اینکه در یک زمان معین چه مقدار از عرضهی یک توکن یا سکه برای معاملات در دسترس است، سخت است. سایتهایی مانند کوین مارکت کپ، سکههای گمشده را از شمارش عرضه در گردش حذف نمیکند، زیرا هیچ راهی برای دانستن تعداد از دست رفته وجود ندارد.
به عنوان مثال، بیتکوین را در نظر بگیرید. تخمین زده میشود که تقریبا 3 تا 4 میلیون بیتکوین از دست رفته یا گمشده وجود دارد. اگر این موارد در نظر گرفته شوند، عرضه در گردش بیتکوین در زمان نگارش این مطلب 19,506,306 واحد بیتکوین نخواهد بود، بلکه حدود 15.5 تا 16.5 میلیون واحد بیتکوین خواهد بود که ارزش بازار را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
ارزش بازار نشاندهندهی مقدار پولی است که به یک سکه یا توکن تزریق شده یا به عبارتی حجم سرمایه در گردش نیست. برای مثال، اگر ارزش بازار 100 میلیون دلار افزایش یا کاهش یابد، به این معنا نیست که 100 میلیون دلار به این دارایی وارد و یا از آن خارج شده است.
فرض کنید من یک توکن با عرضه 10 میلیاردی ایجاد کنم؛ یک قرارداد ساده ERC20 طراحی و تهیه میکنم و آن را در شبکه اتریوم و روی یک صرافی پیادهسازی میکنم. سپس من دوستم را متقاعد میکنم که یکی از توکنها را به قیمت 1 دلار خریداری کند.
به همین راحتی! کار تمام است!
توکنی با مارکت کپ 10 میلیارد دلاری!
تبریک به خودم!
من اکنون یک پروژه آیندهدار و قابل اطمینان ایجاد کردهام که سرمایهگذاری زیادی دریافت کرده است!
همانطور که متوجه شدید، همه اینها بیهوده است. این بدان معنا نیست که 10 میلیارد دلار روی توکن من سرمایه گذاری شده است و به هیچ وجه به درک ارزش آن کمک نمیکند. زمانی که ارزش بازار فقط ضرب آخرین قیمت معامله در عرضه در گردش باشد؛ این معیار تنها یک حس کاذب از ارزش را ایجاد میکند.
اگر این مثال را بیشتر پیش ببرم. فرض کنید دوست من برمیگردد و توکنی را که من ساختهام را به قیمت 2 دلار به شخص دیگری میفروشد. ارزش بازار از 10 میلیارد به 20 میلیارد خواهد رسید؛ اگرچه تنها 2 دلار دست به دست شده است.
بنابراین، اگر توکنی با ارزش بازار ۱ میلیارد دلاری ببینید، ممکن است تنها ۱۰ یا ۲۰ میلیون دلار روی آن سرمایهگذاری شده باشد. اگر پروژه این توکن سقوط کند و قیمت آن به صفر برسد، سرمایهگذاران فقط 10 یا 20 میلیون دلار ضرر میکنند، نه یک میلیارد دلار.
داراییهای رمزنگاری با مقدار شناور پایین و عرضه کل بالا میتوانند با این سیستم بازی کنند و خود را ارزشمند جلوه دهند. ارزش بازار و تغییرات در ارزش بازار بی معنی و فریبنده است.
اندازهگیری و مقایسه ارزش بازار توکنها با همدیگر یک کار بیمعنی است. تنها چیزی که به دست میآید مقایسه آن چیزی است که آخرین فرد پرداخت کرده است ضرب در عرضه در گردش هر کدام از توکنها. عدد به دست آمده از این محاسبه هیچ بینش و درک کاربردی یا مفیدی ارائه نمیدهد. علاوه بر این، حتی اگر مارکت کپ یک سکه برابر با ارزش آن باشد، مقایسه آنها همچنان بیهوده خواهد بود زیرا هر سکه یا توکن متفاوت است و ارزش آن باید به طور متفاوتی اندازهگیری شود.
ارزش بازار یک عدد بیمعنی و فریبنده است. اما حتی اگر اینطور هم نبود، ارزش بازار هیچ سکهای، چه بیتکوین باشد، چه اتر، ریپل یا دیگر آلتکوینها، هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد. داراییهای رمزنگاری برای بخشهای مختلف بازار، کاربران و اهداف مختلف طراحی شدهاند و بنابراین مقایسه ارزش بازار آنها احمقانه است.
مترجم: ملیحه حسینی
من در رشته متالوژی صنعتی تحصیل کردم. از سال 1401 تصمیم گرفتم در رسانه بلاکپست به تولید محتوا در مورد فناوری بلاکچین و صنعت جذاب ارزهای دیجیتال بپردازم. سعی میکنم تا ...