بیتکوین نسبت به سیستمهای مالی سنتی مزایای قابل توجهی دارد. این رمزارز به عنوان یک نوآوری بزرگ در دنیای مالی ظهور کرده و مسیری را به وجود آورده است که امکان رقابت و رشد برای سایر سیستمها را فراهم کند. با این حال، هیچ تکنولوژی نهایت و بهینهترین حالت ممکن را از ابتدا ندارد. تکنولوژیها با گذر زمان بهبود و ارتقا مییابند و اجزای جدیدی به آنها اضافه میشود.
همانند تکنولوژیهای دیگر، صنعت بلاکچین نیز در حال توسعه و رشد است و نوآوریهای جدید به سرعت جایگزین مفاهیم قدیمی میشوند. این قابلیت تغییر سریع و بازنگری در سیستم بلاکچین، این امکان را میدهد که بیتکوین جای خود را به ارزهای دیگری که توانایی ارائه خدمات بهبود یافته و جایگزینی برای سیستمهای مالی سنتی را دارند، بدهد. در این مقاله به بررسی مزایا و معایب بیتکوین میپردازیم.
بیتکوین دارای مزایایی است که میتوان آن را نسبت به سیستمهای مالی سنتی مورد توجه قرار داد. اما همچنین، نسبت به دیگر تکنولوژیهای جدید در این حوزه به ویژه در مقایسه با سیستمهای مالی متمرکز، معایبی نیز دارد.
اکثر سرمایهگذارانی که به طور جدی وارد این بازار میشوند، اغلب حجم اصلی سرمایه خود را در بیتکوین میگذارند. بنابراین، بیتکوین به عنوان ارز اصلی بازار شناخته میشود و میتوان آن را به عنوان یک برند نیز در نظر گرفت. اگر مقایسهای دقیقتر بین بیتکوین و سیستمهای مالی متمرکز مثل بانکها یا سیستمهای پرداخت دیجیتال مثل Google Pay و Apple Pay انجام دهیم، تفاوتهایی مشهود است. در این سیستمهای متمرکز، وجود یک مرکزیت و فیلترینگ وجود دارد. درصورت استفاده از این سرویسها، کاربران مجبورند قوانین مربوطه را رعایت کنند و ممکن است برایشان آزاردهنده باشد.
به علاوه، میتوانیم در این سیستمهای متمرکز، وقوع مواردی مانند سانسور را مشاهده کنیم. در سیستمهای متمرکز ممکن است که برخی از حسابها مورد تعقیب قرار گیرند و از آنها بخواهند گزارش دهند. این موارد معمولا در سیاق مسائل سیاسی و امنیتی رخ میدهند. از این رو، بلاکچین و بیتکوین به عنوان یک سیستم تقریبا ناشناس و بدون فیلترینگ شناخته میشوند. این به کاربران امکان میدهد تا تعاملات خود را به طور آزاد و بدون ترس از دخالت دیگران انجام دهند.
در اوایل تاریخچه بازار بیتکوین، این بازار به عنوان یک جایگاه برای افرادی شناخته میشد که میخواستند از قوانین کشور خود فرار کنند. این موضوع منجر به استفاده از بیتکوین در دارک وب و بازارهای سیاه شد. در این بازارها، افراد از ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین به عنوان ابزاری برای انجام تبادلات خارج از نظارت دولتها استفاده میکردند.
این مسائل باعث شده که برخی از افراد از بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال به عنوان ابزارهایی برای انجام فعالیتهای غیرقانونی استفاده کنند. این مسائل عبارتند از پولشویی، تبدیل پولهای دزدی به ارزهای دیجیتال و حتی استفاده از ارزهای دیجیتال برای فرار از کشورها و اجتناب از دستگیری.
البته لازم به ذکر است که همه کاربران بیتکوین و ارزهای دیجیتال کلاهبرداران نبودهاند و کاربردهای قانونی و مفیدی نیز برای ارزهای دیجیتال وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از افراد و شرکتها از ارزهای دیجیتال به منظور انجام تبادلات مالی بینالمللی استفاده میکنند. این ارزها از محدودیتهایی که در بازارهای مالی سنتی وجود دارد مستثنی هستند و امکان تبادل بین مرزی راحت و آسانی را فراهم میکنند. بنابراین، نباید به دلیل سوءاستفادههای انفرادی از بیتکوین، کلیه استفادههای آن را ممنوع کرد. بسیاری از کشورها پس از مقاومت اولیه در مقابل استفاده از بیتکوین، تصمیم به تنظیم و کنترل این بازار گرفته و از ممنوعیت کامل استفاده از آن خودداری نمودند.
بلاکچین، یکی از نوآوریهای اصلی در دنیای تکنولوژی و اقتصاد دیجیتال، در زمانهای اخیر به سرعت تکامل یافته است. با پدیدار شدن تکنولوژیهای جدید و شبکههای رمزارزی مختلف، میتوان مزایای جدیدی را متوجه شد. از این رو، مقایسه بیتکوین با سایر ارزها و تکنولوژیهای رمزارزی، امری ضروری است.
یکی از نکات مهم در مقایسه بیتکوین با دیگر ارزها، قدمت و تاریخچهی بیتکوین است. بیتکوین به عنوان اولین رمزارز موفق و معتبر به شمار میرود و از ابتدا به عنوان یک سیستم غیرمتمرکز شروع به کار کرد. این امر به بیتکوین اعتبار و ارزشی ویژه میبخشد.
بسیاری از افراد معتقدند که این ابهام درباره هویت ساتوشی میتواند به عنوان یکی از مزایای بیتکوین محسوب شود، زیرا این موضوع مانع از دستگیری و پیگیری جریان بیتکوین توسط مراجع قضایی و یا دستکاری و نابودی این رمزارز میشود.
اما واقعیت این است که رمزارزهای دیگر نیز مبتنی بر سیستمهای غیرمتمرکز هستند و این مزیت را نمیتوان فقط برای بیتکوین در نظر گرفت. برای مثال، اتریوم با اینکه دارای یک توسعهدهنده اصلی و تیم توسعهدهنده مشخصی است، اما همچنان به عنوان یک شبکه غیرمتمرکز عمل میکند. بدینصورت که اگر سایت رسمی اتریوم بسته شود، این شبکه باز هم به عنوان یک شبکه غیرمتمرکز باقی میماند. این وضعیت به علت وجود گرهها و تعداد زیادی از ولیدیتورها در سراسر جهان قابل تحقق است.
علاوه بر این مسائل، یکی دیگر از مزایای بیتکوین که در این حوزهها در نظر گرفته میشود، موضوع اثبات کار (Proof of Work) است. بیتکوین برای تایید تراکنشها از مکانیزم اثبات کار استفاده میکند که امنیت شبکه را تضمین میکند.
در گذشته، اثبات کار به عنوان یک مزیت برای ایجاد یک شبکه غیرمتمرکز تلقی میشد. اما با توجه به پیچیدگی بیشتر معادلات به مرور زمان و محدودیتهای مرتبط با توان پردازشی، این مزیت به چالش کشیده شده است. همچنین، با افزایش پیچیدگی معادلات اثبات کار، کنترل اصلی بر هش ریت شبکه توسط تعداد محدودی از شرکتها و استخرها قرار گرفته است.
امروزه با توجه به محدودیتهایی که از نظر توان پردازشی و انرژی وجود دارد، اثبات سهام به عنوان یک جایگزین معتبر پیشنهاد میشود. این اثبات سهام به مصرف کمتری از انرژی نیاز دارد و امکان سرعت بالاتری در پردازش تراکنشها را فراهم میکند.
اتریوم نیز از مدل اثبات سهام استفاده میکند و این مدل به لحاظ امنیتی مزایای قابل توجهی دارد. این مدل مصرف انرژی کمتری داشته، سرعت بالاتری دارد و امنیت بهتری ارائه میدهد. بنابراین، در حال حاضر امنیت شبکههای اثبات سهامی مانند اتریوم، به نظر میرسد بیشتر از شبکههای اثبات کاری مانند بیتکوین باشد.
هرچند بسیاری از افراد ممکن است ادعا کنند که امنیت شبکههای اثبات کار بهتر است، اما به نظر میرسد که در شرایط کنونی و با توجه به پیچیدگی معادلات مربوط به اثبات کار در بیتکوین، اثبات سهام به عنوان یک رویکرد با امنیت بالاتر به نظر میآید. در گذشته که معاملات سادهتر بودند و هر فردی میتوانست با کمک یک کامپیوتر ساده، خودش ماینر باشد، امنیت اثبات کار نیز بالاتر بود. اما با پیچیدهتر شدن معادلات و محدودیتهای مرتبط با توان پردازشی، ماینرها نیاز به ایجاد استخرهای مشترک دارند و تعداد نودهای مشارکتکننده در این استخرها محدود است.
این موضوع باعث میشود که تعداد اصلی عوامل کنترلکننده هش ریت بیتکوین به تعداد محدودی تقلیل یابد و این افراد ممکن است بتوانند به آسانی کنترل شبکه را در دست بگیرند.
هنگام بررسی معایب بیتکوین، یکی از مسائل مهمی که به آن میپردازیم، مصرف بالای انرژی است. این موضوع که از گذشته مورد نقد واقع میشده، نمایانگر یکی از ضعفهای بیتکوین است. حتی در سال 2017، مقالاتی منتشر شد که به میزان بالای مصرف برق بیتکوین اشاره کرده و معتقد بودهاند که مصرف انرژی بیتکوین میتواند با مصرف برق کشورهای کوچک رقابت کند. این امر به عنوان یک معضل مهم مطرح شده و نگرانیهایی را ایجاد کرده که نشان میدهد مصرف بالای انرژی برای بیتکوین ضروری نیست.
در واقعیت، در معاملات ماینرها، بیتکوین از انرژیهای بسیار زیادی استفاده میکند تا به تایید معاملات بپردازد و امنیت شبکه را تضمین کند. این استفاده از انرژی برای ایجاد امنیت در اثبات کار، در مقایسه با اثبات سهام، به نظر میرسد که غیرضروری بوده و باعث هدررفت انرژی میشود.
اگر بخواهیم این دو روش، یعنی اثبات سهام و اثبات کار را در حال حاضر مورد مقایسه قرار دهیم، متوجه میشویم که اثبات سهام نسبت به اثبات کار، قدرت بیشتر و سیستم غیرمتمرکزتری دارد و به راحتی میتوان توانایی توزیع آن را افزایش داد. این در حالی است که با توجه به چالشهایی که بیتکوین در حال حاضر با آن روبرو شده، به نظر میرسد ضعفهایی دارد. معایب بیتکوین ممکن است با بهروزرسانیها رفع شده و بهبود یابند، اما در واقع، سران بازار بیتکوین، افرادی هستند که توانایی آپدیت را ندارند یا ایجاد تغییرات برای بهتر شدن وضعیت فعلی را قبول نمیکنند. آنها به نوعی به جای پیشرفت، در وضعیت کنونی مانده و موانع جدی برای رشد و پیشرفت بیتکوین شدهاند.
این مسئله نشان میدهد که بیتکوین از جایگاهش به عنوان راهی برای فرار از سیستم اقتصادی سنتی که مشکلات مختلفی داشت، دور شده است. اینکه در حال حاضر آپشنهای بهتر و متنوعتری وجود دارد که افراد میتوانند از آنها بهرهبرند، به این معناست که افرادی که توان فنی دارند تا تکنولوژی این سیستمها را ارتقا دهند، در حال حاضر ترجیح میدهند به جای انتخاب بیتکوین، به دنبال رمزارزهای منعطفتری باشند.
در بررسی معایب بیتکوین، موضوعاتی مانند سرعت تراکنشها، اندازه بلاکها و تعداد تراکنشهای در هر ثانیه نیز به میان آمدهاند. بیتکوین به عنوان اولین رمزارز و بلاکچین، تلاش کرده است تا در مقیاس بزرگی که جامعه دارد جوابگو باشد. اما اندازه کوچک بلاکها و ناتوانی در پردازش تعداد زیادی تراکنش، به طوری مشکلزا تلقی میشود.
در سال 2017، توسعهدهندگانی با رهبری راجر ور و جیهان وو، تصمیم به افزایش اندازه بلاکها به 8 مگابایت گرفتند. این اقدام منجر به کاهش کارمزد تراکنشها و افزایش سرعت پردازش آنها شد. این فورک با نام بیتکوین کش (Bitcoin Cash) شناخته میشود.
این جنبش تغییر نشان میدهد که برخی از افراد و توسعهدهندگان معتقد بودند که باید به سرعت بهبود انجام داده و اندازه بلاکها را افزایش داده تا با نیازهای جامعهی بزرگتری که به وجود آمده است، همگام شوند. با این حال، اعضای دیگری از جامعه مخالف این تغییرات بودند و باور داشتند که بیتکوین باید به شکل اصلی و بدون تغییر باقی بماند.
این نگرش عدم تغییر، باعث ایجاد مشکلاتی شد. در حالی که بیتکوین به عنوان یک ارز دیجیتال متداول شناخته میشود، سرعت پردازش تراکنشها و اندازه بلاکها باعث عقب افتادن آن از سیستمهای مالی دیگر شده است. به عنوان مثال، ویزا قابلیت پردازش 10ها هزار تراکنش در هر ثانیه را دارد در حالی که بیتکوین حدود ۷ تراکنش در ثانیه را مدیریت میکند.
این اوضاع نشان دهنده تعارض جدی بین ادعاهای بیتکوین برای جایگزینی سیستمهای مالی معمولی و واقعیت فعلی آن است. در حقیقت، بهینهسازیها و تغییرات لازم در بلاکچین بیتکوین ممکن بودند و قدرت بهتری در پردازش و تسریع تراکنشها ایجاد میکردند.
نتیجهگیری نهایی این است که تغییرات و بهبود در بیتکوین به دلیل عدم توافق در جامعهی اطراف آن تاکنون محدود ماندهاند و این مسئله نشان میدهد که چگونه عدم اتفاق نظر در جامعه میتواند بر روی پیشرفت و بهبود یک تکنولوژی تاثیر بگذارد. این در حالی است که بلاکچینها و ارزهای دیجیتال دیگر با بهبودها و روشهای پیشرفتهتر در حال پیشروی هستند.
در واقعیت، وضعیت بلاکچینها و ارزهای دیجیتال در مقابل سرویسهای پرداخت جهانی تاکنون از نظر تعامل با سه مولفهی اصلی یعنی امنیت، غیرمتمرکز بودن و مقیاسپذیری تا حد زیادی عقب مانده است. از یک سو، بیتکوین به عنوان یک بلاکچین و ارز دیجیتال غیرمتمرکز شناخته میشود که امنیت و اعتماد را تضمین میکند. از سوی دیگر، بیتکوین در مورد سرعت و تعداد تراکنشها در هر ثانیه نمیتواند با سرویسهای پرداخت جهانی رقابت کند.
مشکل اصلی این است که بیتکوین به عنوان یک بلاکچین بزرگ با اندازه بلاکهای محدود به مشکل سرعت پردازش و تعداد تراکنشها برخورده است. این مشکل باعث شده که بلاکچین بیتکوین به نقطهای برسد که نیاز به آپدیتها و تغییرات جدی داشته باشد تا با چالشهای جدید مقابله کند.
اگرچه بیتکوین سعی کرده است تا قابلیتهایی مانند شبه اسمارت کانترکت را اضافه کند اما اصلیترین مسئله این است که این بلاکچین نتوانسته است تغییراتی جزئی مانند افزایش اندازه بلاکها و بهینهسازیها را در زمینههای مورد نیاز اعمال کند. این نگرش نقدها را زمینهای برای توسعه و بهبود بلاکچینها و ارزهای دیجیتال دیگر فراهم کرده است.
ایدهآل اصلی پشت بیتکوین این بود که به عنوان یک ارز دیجیتال همتابههمتا (P2P) عمل کند و امکان معاملات مستقیم بین افراد را فراهم کند. این مفهوم اصلی بیتکوین بر مبنای فناوری بلاکچین و شبکهی غیرمتمرکز آن توسعه یافت.
با این حال، اشکالاتی نیز در مسیر تحقق این ایدهآل وجود دارد. به عنوان مثال، بلاکچین بیتکوین با توجه به محدودیتهایی که دارد نمیتواند تعداد بالایی از تراکنشها را به صورت همزمان پردازش کند، این باعث کاهش سرعت تایید تراکنشها و افزایش هزینههای معاملاتی شده است. علاوه بر این، تغییرات قیمتی نیز میتوانند در مدت زمان کم بر میزان معاملهها تاثیر بگذارند.
برای مثال، اگر شما بخواهید هزینه یک فنجان چای را با بیتکوین بپردازید، ممکن است ارزش بیتکوین در زمان تراکنش تغییر کرده و یا کارمزد پرداختی شما نسبت به مقدار خریدتان بیشتر شود. همچنین، ممکن است مدت زمان زیادی صرف تایید تراکنش شود.
این مشکلات نشان میدهند که بیتکوین، حداقل در شرایط فعلی خود، نمیتواند تمامی ایدهآلهای اولیهاش را به صورت بهینه پیاده کند و به عنوان یک سیستم پرداخت همتابههمتا بجای سیستمهای مالی معمولی جهانی جایگزین شود. برای بهبود این وضعیت، نیاز به آپدیتها و تغییراتی در تکنولوژی وجود دارد تا این مشکلات حل شود.
وقتی کارایی بیتکوین تغییر و ارزش آن به مرور زمان رشد کرده است، بسیاری از افراد به عنوان یک طلای دیجیتال به آن نگاه میکنند. این تصویر نشان دهنده این است که بیتکوین به عنوان یک منبع باارزش در زمانهای نوسانی بازار و تغییرات قیمتی درخشان عمل میکند. در واقع، تبدیل به یک سرمایهگذاری مناسب و یک ابزار برای حفظ ارزش مالی در طولانی مدت شده است.
با این حال، با توجه به تغییر در کارایی بیتکوین و تبدیل آن به یک طلای دیجیتال، چالشهای جدیدی نیز به وجود آمده است. اگر بیتکوین نمیتواند وظیفه اصلی خود به عنوان یک واحد پرداخت را به خوبی انجام دهد، ممکن است نیاز به ارزهای دیجیتال دیگری باشد که بتوانند جایگزین سیستمهای مالی معمولی در پرداختهای روزانه مردم شوند.
اگر این تغییرات اتفاق بیافتد، باید ارزهای دیجیتال جدیدی وارد بازار شوند که توانایی پرداختهای روزمره را داشته باشند و خدمات مالی بانکی را جایگزین کنند. این امر به عنوان یک چالش مهم در مسیر جلب توجه و استفاده عمومی از ارزهای دیجیتال در زندگی روزانه مطرح میشود.
بیتکوین توانسته است یک انقلاب در عالم ارزهای دیجیتال ایجاد کند که به تدریج در جامعه جهانی به رشد و گسترش بپردازد.
بیتکوین در سالهای ابتدایی، ارزش آن در مقایسه با دورههای بعدی به نسبت بسیار بیشتری افزایش مییافت. همانطور که از نمودار مشهود است، با گذشت زمان، نسبت رشد بیتکوین به تدریج کاهش یافته و این باعث از بین رفتن انگیزهی سرمایهگذاری در بیتکوین شده است.
وقتی تمام نکات را در نظر گرفته و مزایا و معایب بیت کوین را بررسی کنیم، میتوانیم تصمیم بگیریم که چگونه در بازار سرمایه حضور پیدا کنیم و چه هدفی دنبال کنیم. اگر هدف ما از سرمایهگذاری در بازار دیجیتال این است که سرمایهگذاریمان ارزش خاصی پیدا کند، باید به دقت در نظر بگیریم که بیتکوین به عنوان یک ارز دیجیتال ممکن است توانایی رشد زیادی را ارائه ندهد.
اگر هدف ما سرمایهگذاری با تمرکز بر رشد سرمایه باشد، باید با دقت انتخاب کنیم و از ارزها و پروژههایی که قابلیت رشد بالاتری دارند، بهرهبرداری کنیم. این انتخابها ممکن است با توجه به شرایط بازار و زمینههای مختلف تغییر کنند. ارزهای دیجیتال کوچکتر یا نوپا ممکن است در مقایسه با بیتکوین رشد سریعتری داشته باشند. اگر هدف ما از سرمایهگذاری، صرفا پیروی از تکنولوژی بلاکچین و حمایت از آن باشد، بهتر است به دنبال ارزهای دیجیتال بهتری بگردیم که بهینهتر عمل کنند.
در نهایت، باید توجه داشته باشیم که تصمیمگیری در بازار دیجیتال نیازمند بررسی دقیق و شناخت عمیق از شرایط بازار است. انتخابهای ما باید با توجه به اهداف و استراتژیهای خودمان انجام شود تا به بهترین نتیجه دست پیدا کنیم.
در پایان، بیتکوین به عنوان یک فناوری نوآورانه و انقلابی در دنیای مالی و اقتصادی شناخته میشود که تاثیرات عمیقی روی جوامع و بازارهای مالی دارد. این ارز دیجیتال با ویژگیهای خاص خود مانند غیرمتمرکز بودن، امنیت بالا و تکنولوژی بلاکچین، به عنوان یک جایگزین برای سیستمهای مالی سنتی مطرح شده است.
اما همانطور که در مقاله بررسی شد، بیتکوین همچنان با چالشها و محدودیتهایی مواجه است. افت تدریجی نسبت رشد آن و کمبود توانایی در تامین نیازهای پرداختهای روزانه، مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
بیتکوین به عنوان اولین ارز دیجیتال موفق، تکنولوژی بلاکچین را معرفی کرده و اساسیترین نمونه از این تکنولوژی است. اما آیا این تکنولوژی و ارزهای دیجیتال مختلف دیگر میتوانند جایگزینی موثرتر برای سیستمهای مالی سنتی ارائه دهند؟ این به عنوان یک مسئله اساسی مطرح میشود.
به عنوان جامعهی سرمایهگذاران و فعالان در حوزه فناوری و مالی، مسئله انتخابی مهم برای ماست که آیا تمرکز باید بر روی بیتکوین باشد که به عنوان طلای دیجیتال شناخته میشود یا به سمت ارزهای دیجیتال جدیدتر و بهینهتر حرکت کنیم. این تصمیم وابسته به اهداف و نیازهای ما به عنوان سرمایهگذاران و ارزیابی دقیق توانمندیها و محدودیتهای هر گزینه است.
به هر حال، بیتکوین به عنوان پیشوای این انقلاب فناوری و ارز دیجیتال نقش مهمی داشته و توانسته است تکنولوژی بلاکچین را به جهان معرفی کند. انتخاب بین بیتکوین و سایر رمزارزها یک تصمیم مهم برای سرمایهگذاران است و باید با دقت و شناخت عمیق از این گزینهها استفاده کرد. توجه به توانایی آپدیت و تغییر در طراحی و قابلیتهای یک رمزارز بسیار مهم است.
شیما یزدانی نویسنده محتوا و معاملهگر (تریدر) در زمینه ارزهای دیجیتال هستم. دارای مدرک دکتری مکانیک (گرایش تبدیل انرژی) از دانشگاه حکیم سبزواری و 4 سال سابقه در امر ...